معنی فارسی homophylic
B1ویژگی گیاهان یا موجوداتی که در محیطهای مشابه رشد میکنند.
Relating to organisms that share similar habitats or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت هموفلیک این گیاهان را برای محیطهای مشابه مناسب میسازد.
مثال:
The homophylic nature of these plants makes them suitable for similar environments.
معنی(example):
گونههای هموفلیک به طور معمول در زیستگاههای مشابه رونق میگیرند.
مثال:
Homophylic species often thrive in similar habitats.
معنی فارسی کلمه homophylic
:
ویژگی گیاهان یا موجوداتی که در محیطهای مشابه رشد میکنند.