معنی فارسی homotonous

B1

به توصیف حالتی گفته می‌شود که در آن هیچ تنوع و تغییر مشخصی وجود ندارد.

Describes a state of uniformity or a lack of variation.

example
معنی(example):

چشم‌انداز هموتونیک بود و هیچ تغییر قابل توجهی نداشت.

مثال:

The landscape was homotonous, with no significant variations.

معنی(example):

یک محیط هموتونیک می‌تواند اغلب به یکنواختی در زندگی منجر شود.

مثال:

A homotonous environment can often lead to monotony in life.

معنی فارسی کلمه homotonous

: معنی homotonous به فارسی

به توصیف حالتی گفته می‌شود که در آن هیچ تنوع و تغییر مشخصی وجود ندارد.