معنی فارسی hoosgows

B1

زندان‌ها، به ویژه به صورت محاوره‌ای.

Jails or prisons, often used in a colloquial sense.

example
معنی(example):

افسانه‌های قدیمی درباره زندان‌هایی صحبت می‌کرد که جنایتکاران در آن نگهداری می‌شدند.

مثال:

The old legends spoke of hoosgows where criminals were kept.

معنی(example):

در گذشته، بسیاری از زندان‌ها در مناطق دورافتاده واقع شده بودند.

مثال:

In the past, many hoosgows were located in isolated areas.

معنی فارسی کلمه hoosgows

: معنی hoosgows به فارسی

زندان‌ها، به ویژه به صورت محاوره‌ای.