معنی فارسی hornlet
B1شاخک کوچک، شاخهای کوچکی که در حیوانات جوان مشاهده میشود.
A small horn, typically found on young animals as they begin to grow horns.
- NOUN
example
معنی(example):
بز جوان یک شاخ کوچک شروع به رشد کرده بود.
مثال:
The young goat had a tiny hornlet starting to grow.
معنی(example):
شاخکها در برخی از پستانداران جوان در حال رشد قابل مشاهده هستند.
مثال:
Hornlets can be seen in some young mammals as they develop.
معنی فارسی کلمه hornlet
:
شاخک کوچک، شاخهای کوچکی که در حیوانات جوان مشاهده میشود.