معنی فارسی hornthumb
B1اشاره به فردی که در شناسایی فرصتها یا موارد خوب و باارزش بسیار مهارت دارد.
Refers to someone who has a knack for identifying good opportunities or valuable items.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر تواناییاش در پیدا کردن معاملههای خوب مشهور بود.
مثال:
He was known for his hornthumb when it came to finding a good deal.
معنی(example):
او به نظر میرسید که در شناسایی عتیقههای با ارزش مهارت خاصی دارد.
مثال:
She seemed to have a hornthumb for spotting valuable antiques.
معنی فارسی کلمه hornthumb
:
اشاره به فردی که در شناسایی فرصتها یا موارد خوب و باارزش بسیار مهارت دارد.