معنی فارسی horsehead

B1

سر اسب، به شکل یا قسمتی از یک شیء یا تصویر اطلاق می‌شود که نمایانگر سر یک اسب باشد.

Refers to a form or depiction of the head of a horse.

example
معنی(example):

مجسمه‌ای به طراحی سر اسب وجود دارد.

مثال:

The statue has a horsehead design.

معنی(example):

در بازی، سر اسب نمایانگر قدرت است.

مثال:

In the game, the horsehead represents strength.

معنی فارسی کلمه horsehead

: معنی horsehead به فارسی

سر اسب، به شکل یا قسمتی از یک شیء یا تصویر اطلاق می‌شود که نمایانگر سر یک اسب باشد.