معنی فارسی horseheal

B1

بهبود زخم و آسیب‌ها، به‌ویژه در مورد حیوانات.

To heal wounds or injuries, especially in horses.

example
معنی(example):

درمان گیاهی به خاطر اثر بخشی در بهبود زخم‌های اسب شناخته شده بود.

مثال:

The herbal remedy was known to horseheal wounds effectively.

معنی(example):

دامپزشکان برخی درمان‌ها را که می‌توانند زخم‌ها را بهبود بخشند، توصیه می‌کنند.

مثال:

Vets recommend certain treatments that can horseheal injuries.

معنی فارسی کلمه horseheal

: معنی horseheal به فارسی

بهبود زخم و آسیب‌ها، به‌ویژه در مورد حیوانات.