معنی فارسی horsehood
B1نوع پوششی برای محافظت از سر و گردن اسب در شرایط جوی مختلف.
A type of cover or hood for a horse to protect its head and neck.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک کلاه اسبی بر روی اسبش گذاشت تا از سرما محافظت کند.
مثال:
She put a horsehood on her horse to protect it from the cold.
معنی(example):
یک کلاه اسبی میتواند اسب را در زمستان گرم نگه دارد.
مثال:
A horsehood can keep a horse warm during winter.
معنی فارسی کلمه horsehood
:
نوع پوششی برای محافظت از سر و گردن اسب در شرایط جوی مختلف.