معنی فارسی horseiest
B1اسبتر، صفت عالی برای توصیف اسبی که بیشترین خصوصیات اسبی را دارد.
The superlative form of horsey, describing something with the most equine characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او در رقابت، پونی اسبتر دارد.
مثال:
He has the horseiest pony in the competition.
معنی(example):
اسبتر از سهتای دیگر، سریعترین در مسابقه بود.
مثال:
The horseiest of the three was the fastest to race.
معنی فارسی کلمه horseiest
:
اسبتر، صفت عالی برای توصیف اسبی که بیشترین خصوصیات اسبی را دارد.