معنی فارسی horselike
B1شبیه به اسب، به شکل و ویژگیهای اسب اشاره میکند.
Resembling a horse in appearance or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این موجود ظاهری مانند اسب داشت.
مثال:
The creature had a horselike appearance.
معنی(example):
ویژگیهای اسبمانندش همه را به یاد مزرعه میانداخت.
مثال:
Its horselike features reminded everyone of the farm.
معنی فارسی کلمه horselike
:
شبیه به اسب، به شکل و ویژگیهای اسب اشاره میکند.