معنی فارسی horsely

B1

به طرز زیبا و فریبنده، به ویژه به خوبی و زیبایی اشاره دارد.

In a charming or attractive manner, often likening to the beauty of horses.

example
معنی(example):

شعر یک جذابیت اسب‌وار داشت که به بسیاری جذب می‌شد.

مثال:

The poem had a horsely charm that appealed to many.

معنی(example):

او با لحن اسب‌واری صحبت کرد که پر از اشتیاق بود.

مثال:

She spoke in a horsely manner, full of enthusiasm.

معنی فارسی کلمه horsely

: معنی horsely به فارسی

به طرز زیبا و فریبنده، به ویژه به خوبی و زیبایی اشاره دارد.