معنی فارسی hospitalman

B1

شخصی که به عنوان کارمند در یک بیمارستان فعالیت می‌کند و به نحوی به مراقبت یا راهنمایی بیماران کمک می‌کند.

A male staff member working in a hospital, providing assistance and care.

example
معنی(example):

مرد بیمارستانی به ما کمک کرد تا به بخش صحیح برویم.

مثال:

The hospitalman helped guide us to the right department.

معنی(example):

هر مرد بیمارستانی نقش اساسی در مراقبت از بیماران دارد.

مثال:

Every hospitalman plays an essential role in patient care.

معنی فارسی کلمه hospitalman

: معنی hospitalman به فارسی

شخصی که به عنوان کارمند در یک بیمارستان فعالیت می‌کند و به نحوی به مراقبت یا راهنمایی بیماران کمک می‌کند.