معنی فارسی hotblood
B2دارای طبع داغ؛ شخصی که معمولاً سریع و با احساسات شدید واکنش نشان میدهد.
Having a passionate or fiery temperament; often leading to impulsive behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر طبع داغ و واکنشهای سریعش معروف بود.
مثال:
He was known for his hotblood temperament and quick reactions.
معنی(example):
در حالت طبع داغش، تصمیمهای فوری میگرفت.
مثال:
In her hotblood state, she made impulsive decisions.
معنی فارسی کلمه hotblood
:
دارای طبع داغ؛ شخصی که معمولاً سریع و با احساسات شدید واکنش نشان میدهد.