معنی فارسی hostship

B1

نقش یا مقام یک میزبان؛ مسئولیت‌های یک میزبان.

The status or role of being a host; involving the management and welcoming of guests.

example
معنی(example):

میزبانی او توسط همه در گردهمایی مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

Her hostship was acknowledged by everyone at the gathering.

معنی(example):

او به نقش خود در میزبانی در طول رویداد افتخار می‌کرد.

مثال:

He took pride in his role of hostship during the event.

معنی فارسی کلمه hostship

: معنی hostship به فارسی

نقش یا مقام یک میزبان؛ مسئولیت‌های یک میزبان.