معنی فارسی hotdogger
B1فردی که هات داگ پخت میکند یا به فروش هات داگ مشغول است.
One who sells or prepares hotdogs, often at a stand.
- NOUN
example
معنی(example):
گرمکن هات داگ غذا را در غرفه آماده کرد.
مثال:
The hotdogger prepared the food at the stand.
معنی(example):
به عنوان یک گرمکن هات داگ، او در تهیه هات داگهای گورمت تخصص داشت.
مثال:
As a hotdogger, he specialized in making gourmet hotdogs.
معنی فارسی کلمه hotdogger
:
فردی که هات داگ پخت میکند یا به فروش هات داگ مشغول است.