معنی فارسی houseless
B2بدون خانه، اشاره به افرادی که یک مکان دائمی برای زندگی ندارند.
Without a home; referring to individuals who lack stable housing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سازمان به بیخانمانها کمک میکند تا سرپناه و غذا پیدا کنند.
مثال:
The organization helps the houseless find shelter and food.
معنی(example):
بسیاری از افراد بیخانمان در ماههای زمستان رنج میبرند.
مثال:
Many houseless individuals suffer during winter months.
معنی فارسی کلمه houseless
:
بدون خانه، اشاره به افرادی که یک مکان دائمی برای زندگی ندارند.