معنی فارسی houseled

B1

مدیریت و طراحی خانه به شیوه‌ای که فضایی خانه‌دارانه به وجود آورد.

Designed or managed in a way that is characteristic of a household or home.

example
معنی(example):

چراغ‌های خانه‌دار نور گرمی در اتاق نشیمن ایجاد کردند.

مثال:

The houseled lights created a warm glow in the living room.

معنی(example):

طراحی خانه‌دار اتاق آن را دعوت‌کننده و دنج کرد.

مثال:

The houseled design of the room made it feel inviting and cozy.

معنی فارسی کلمه houseled

: معنی houseled به فارسی

مدیریت و طراحی خانه به شیوه‌ای که فضایی خانه‌دارانه به وجود آورد.