معنی فارسی hubbed
B1هاب شده، به معنای اینکه یک چیز یا چند چیز در یک نقطه مرکزی جمع شدهاند یا به هم متصل شدهاند.
Connected or centralized in a common location or system.
- VERB
example
معنی(example):
دوچرخهها در مرکز پارک هاب شدهاند.
مثال:
The bikes are hubbed in the center of the park.
معنی(example):
تمام کابلها به هم هاب شدهاند تا از شلوغی کاسته شود.
مثال:
All the cables are hubbed together to reduce clutter.
معنی فارسی کلمه hubbed
:
هاب شده، به معنای اینکه یک چیز یا چند چیز در یک نقطه مرکزی جمع شدهاند یا به هم متصل شدهاند.