معنی فارسی hubbing
B1هابینگ، به معنای فرآیند اتصال یا جمعآوری افراد یا دادهها در یک نقطه مرکزی.
The act of connecting or organizing in a central point.
- NOUN
example
معنی(example):
هابینگ برای ارتباط مؤثر ضروری است.
مثال:
Hubbing is essential for effective communication.
معنی(example):
فرآیند هابینگ به کسبوکارها کمک میکند تا بهتر هماهنگ شوند.
مثال:
The process of hubbing helps businesses coordinate better.
معنی فارسی کلمه hubbing
:
هابینگ، به معنای فرآیند اتصال یا جمعآوری افراد یا دادهها در یک نقطه مرکزی.