معنی فارسی huggable
B1قابل آغوش گرفتن و دوستداشتن.
Able to be hugged; endearing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن خرس عروسکی بسیار قابل دوستداشتن است.
مثال:
That teddy bear is so huggable.
معنی(example):
کودکان اسباببازیهای قابل دوستداشتن را دوست دارند.
مثال:
Kids love huggable toys.
معنی فارسی کلمه huggable
:
قابل آغوش گرفتن و دوستداشتن.