معنی فارسی humanly
B1 /ˈhjuːmənli/از نظر مربوط به انسانها یا ویژگیهای انسانی.
In a manner relating to or characteristic of human beings.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a human manner.
example
معنی(example):
از نظر انسانی، رسیدن به این هدف ممکن است.
مثال:
It’s humanly possible to achieve this goal.
معنی(example):
باید با همه انسانوار رفتار کنیم.
مثال:
We must treat everyone humanly.
معنی فارسی کلمه humanly
:
از نظر مربوط به انسانها یا ویژگیهای انسانی.