معنی فارسی humdrumness
B1یكنواختی، حالت كسالتآور و بیهیجانی كه معمولاً به زندگی روزمره اطلاق میشود.
The state of being dull, monotonous, or lacking excitement.
- NOUN
example
معنی(example):
یکنواختی روزمره میتواند خستهکننده باشد.
مثال:
The humdrumness of daily routines can be tiring.
معنی(example):
او پس از سالها کار در یک شغل، احساس یکنواختی به زندگیاش سرایت کرد.
مثال:
He felt the humdrumness creeping into his life after years of the same job.
معنی فارسی کلمه humdrumness
:
یكنواختی، حالت كسالتآور و بیهیجانی كه معمولاً به زندگی روزمره اطلاق میشود.