معنی فارسی humourlessness
B1عدم وجود حس شوخی یا سرگرمی، جدیت بیش از حد.
The state of being without humor; seriousness.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم شوخی او باعث شد جلسه خیلی کسلکننده به نظر برسد.
مثال:
His humourlessness made the meeting feel very boring.
معنی(example):
عدم وجود شوخی در این وضعیت قابل احساس بود.
مثال:
The humourlessness of the situation was palpable.
معنی فارسی کلمه humourlessness
:
عدم وجود حس شوخی یا سرگرمی، جدیت بیش از حد.