معنی فارسی hundredwork
B1مجموعهای از کارهایی که باید انجام شود، به ویژه در زمینههای تحصیلی یا شغلی.
A term referring to a significant amount of work or tasks that need to be accomplished.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک تکلیف صد کار تا فردا دارد.
مثال:
She had a hundredwork assignment due tomorrow.
معنی(example):
این پروژه به تلاش صد کار نیاز داشت تا تکمیل شود.
مثال:
The project required a hundredwork effort to complete.
معنی فارسی کلمه hundredwork
:
مجموعهای از کارهایی که باید انجام شود، به ویژه در زمینههای تحصیلی یا شغلی.