معنی فارسی huntable
B2قابل شکار، به حیواناتی اشاره میکند که شکار آنها مجاز است و میتوان در زمانهای خاصی آنها را شکار کرد.
Referring to animals that can be legally hunted for sport or food.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گونهها در طول فصل قابل شکار هستند.
مثال:
Certain species are huntable during the season.
معنی(example):
قوانین مشخص میکنند که کدام حیوانات قابل شکار هستند.
مثال:
The regulations specify which animals are huntable.
معنی فارسی کلمه huntable
:
قابل شکار، به حیواناتی اشاره میکند که شکار آنها مجاز است و میتوان در زمانهای خاصی آنها را شکار کرد.