معنی فارسی hurlement

B1

هورلمنت، صدای بلند و خشن، معمولاً مربوط به حیوانات.

A loud, harsh cry or howl, typically from an animal.

example
معنی(example):

صدای زوزه گرگ در شب طنین‌انداز شد.

مثال:

The hurlement of the wolf echoed through the night.

معنی(example):

او می‌توانست صدای زوزه باد را در بیرون بشنود.

مثال:

She could hear the hurlement of the wind outside.

معنی فارسی کلمه hurlement

: معنی hurlement به فارسی

هورلمنت، صدای بلند و خشن، معمولاً مربوط به حیوانات.