معنی فارسی hurtless
B2بدون آسیب یا لطمه، به معنای عدم صدمهدیدن.
Free from harm or injury; gentle and non-offensive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موجود بیآسیب در باغ سرگردان بود.
مثال:
The hurtless creature wandered through the garden.
معنی(example):
او با لحنی بیآسیب با او صحبت کرد تا او را دلداری دهد.
مثال:
She spoke in a hurtless tone to comfort him.
معنی فارسی کلمه hurtless
:
بدون آسیب یا لطمه، به معنای عدم صدمهدیدن.