معنی فارسی hurtlessly
B1به شکل و روشی که هیچ آسیبی به کسی نرساند.
In a manner that does not cause pain or hurt.
- ADVERB
example
معنی(example):
او حقیقت را بیآسیب گفت، بدون قصد آسیب رساندن.
مثال:
He told the truth hurtlessly, without intent to harm.
معنی(example):
او بیآسیب از جوک خندید.
مثال:
She laughed hurtlessly at the joke.
معنی فارسی کلمه hurtlessly
:
به شکل و روشی که هیچ آسیبی به کسی نرساند.