معنی فارسی husbandfield
B1زمینهای که در آن موضوعات مرتبط با همسری مورد بحث قرار میگیرد.
An area related to marital topics and family responsibilities.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها در زمینه همسری جامعه با هم کار کردند.
مثال:
They worked together in the husbandfield of the community.
معنی(example):
زمینه همسری نیاز به همکاری و حمایت دارد.
مثال:
The husbandfield requires collaboration and support.
معنی فارسی کلمه husbandfield
:
زمینهای که در آن موضوعات مرتبط با همسری مورد بحث قرار میگیرد.