معنی فارسی husbandland
B1مکانی یا وضعیتی خیالی برای مفهوم همسری و همکاری.
An imaginative or conceptual space representing partnership in marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
در سرزمین همسری، احترام متقابل کلید اصلی است.
مثال:
In husbandland, mutual respect is key.
معنی(example):
سرزمین همسری نمایانگر ایدههای شراکت است.
مثال:
Husbandland represents the ideals of partnership.
معنی فارسی کلمه husbandland
:
مکانی یا وضعیتی خیالی برای مفهوم همسری و همکاری.