معنی فارسی husbandless
B1بیهمسر، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که فرد همسری ندارد.
Referring to a state of being without a husband.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از طلاق بدون شوهر بود.
مثال:
She was husbandless after the divorce.
معنی(example):
زن بدون شوهر به دنبال رویاهایش رفت.
مثال:
The husbandless woman pursued her dreams.
معنی فارسی کلمه husbandless
:
بیهمسر، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که فرد همسری ندارد.