معنی فارسی husbandliness

B1

خصوصیات یا رفتارهای مرتبط با نقش شوهر.

The quality or state of being husbandlike.

example
معنی(example):

حالت شوهرانه او در چگونگی رفتار با خانواده‌اش مشهود بود.

مثال:

His husbandliness was evident in how he treated his family.

معنی(example):

او از شوهر بودن و حمایتش در زمان‌های سخت قدردانی می‌کرد.

مثال:

She appreciated his husbandliness and support in difficult times.

معنی فارسی کلمه husbandliness

: معنی husbandliness به فارسی

خصوصیات یا رفتارهای مرتبط با نقش شوهر.