معنی فارسی hustle one's ass

B2

به شدت تلاش کردن، به معنای کار کردن در سطح بالا و با شدت زیاد.

To work very hard to achieve something.

example
معنی(example):

او به شدت تلاش کرد تا پروژه را به موقع تمام کند.

مثال:

He hustled his ass to finish the project on time.

معنی(example):

اگر می‌خواهی جلو بروی باید به شدت تلاش کنی.

مثال:

You have to hustle your ass if you want to get ahead.

معنی فارسی کلمه hustle one's ass

:

به شدت تلاش کردن، به معنای کار کردن در سطح بالا و با شدت زیاد.