معنی فارسی hydrocephaloid

B1

هیدروسفالوئید به ظاهری اطلاق می‌شود که شباهت به هیدروسفالی دارد.

Resembling or suggestive of hydrocephalus.

example
معنی(example):

ظاهر هیدروسفالوئید نشان‌دهنده یک وضعیت زمینه‌ای بالقوه بود.

مثال:

The hydrocephaloid appearance suggested a potential underlying condition.

معنی(example):

پزشکان ویژگی‌های هیدروسفالوئید را در حین معاینه فیزیکی ثبت کردند.

مثال:

Doctors noted the hydrocephaloid features during the physical examination.

معنی فارسی کلمه hydrocephaloid

: معنی hydrocephaloid به فارسی

هیدروسفالوئید به ظاهری اطلاق می‌شود که شباهت به هیدروسفالی دارد.