معنی فارسی hydrocephalous

B2

هیدروسفالی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تجمع مایع در مغز باعث مشکلات می‌شود.

Relating to or affected by hydrocephalus.

example
معنی(example):

وضعیت هیدروسفالی می‌تواند منجر به چالش‌های شناختی مختلفی شود.

مثال:

The hydrocephalous condition can lead to various cognitive challenges.

معنی(example):

کودکان دارای شرایط هیدروسفالی نیاز به نظارت دقیق دارند.

مثال:

Children with a hydrocephalous condition require careful monitoring.

معنی فارسی کلمه hydrocephalous

: معنی hydrocephalous به فارسی

هیدروسفالی، به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن تجمع مایع در مغز باعث مشکلات می‌شود.