معنی فارسی hydrolyst

B1

ماده‌ای که سرعت واکنش هیدرولیز را افزایش می‌دهد.

A substance that accelerates the hydrolysis reaction.

example
معنی(example):

هیدرولیزت واکنش را در آزمایشگاه تسریع می‌کند.

مثال:

The hydrolyst accelerates the reaction in the laboratory.

معنی(example):

استفاده از هیدرولیزت می‌تواند کارایی در فرآیندهای شیمیایی را بهبود بخشد.

مثال:

Using a hydrolyst can improve efficiency in chemical processes.

معنی فارسی کلمه hydrolyst

: معنی hydrolyst به فارسی

ماده‌ای که سرعت واکنش هیدرولیز را افزایش می‌دهد.