معنی فارسی hydrolyte
B1محصولی که از فرایند هیدرولیز تولید میشود.
A product generated from the process of hydrolysis.
- NOUN
example
معنی(example):
هیدرولیت بهدستآمده برای ویژگیهای آن تجزیه و تحلیل شد.
مثال:
The hydrolyte obtained was analyzed for its properties.
معنی(example):
هیدرولیتها معمولاً در واکنشهای بیوشیمیایی استفاده میشوند.
مثال:
Hydrolytes are often used in biochemical reactions.
معنی فارسی کلمه hydrolyte
:
محصولی که از فرایند هیدرولیز تولید میشود.