معنی فارسی hypostatisation

B2

عمل هایپواستاتیزه کردن بر این نکته تاکید دارد که یک مفهوم غیرمادی به‌عنوان وجودی عینی تلقی شود.

To treat an abstraction as if it were a real, concrete thing.

example
معنی(example):

هایپواستاتیزه کردن به معنای رفتار با چیزی به عنوان یک موجودیت عینی است.

مثال:

To hypostatise is to treat something as a concrete entity.

معنی(example):

فیلسوفان در برابر گرایش به هایپواستاتیزه کردن نظریه‌های پیچیده هشدار می‌دهند.

مثال:

Philosophers warn against the tendency to hypostatise complex theories.

معنی فارسی کلمه hypostatisation

: معنی hypostatisation به فارسی

عمل هایپواستاتیزه کردن بر این نکته تاکید دارد که یک مفهوم غیرمادی به‌عنوان وجودی عینی تلقی شود.