معنی فارسی hypostatising
B2به عمل در نظر گرفتن یک مفهوم غیرمادی به عنوان یک واقعیت عینی اشاره دارد.
The action of treating something as a fixed, concrete entity.
- VERB
example
معنی(example):
هایپواستاتیزه کردن نظریهها میتواند به سوءتفاهمها منجر شود.
مثال:
Hypostatising theories can lead to misunderstandings.
معنی(example):
روند هایپواستاتیزه کردن مفاهیم در ادبیات به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است.
مثال:
The trend of hypostatising concepts in literature has been widely criticized.
معنی فارسی کلمه hypostatising
:
به عمل در نظر گرفتن یک مفهوم غیرمادی به عنوان یک واقعیت عینی اشاره دارد.