معنی فارسی i-knew-ir
B1من قبلاً اطلاعاتی داشتم یا آگاهی در مورد چیزی داشتم که در حال حاضر یا در گذشته درست بوده است.
To have possessed knowledge or awareness about a fact or situation in the past.
- VERB
example
معنی(example):
من میدانستم امروز باران خواهد بارید.
مثال:
I knew it was going to rain today.
معنی(example):
او گفت که جواب سوال را میدانست.
مثال:
She said she knew the answer to the question.
معنی فارسی کلمه i-knew-ir
:
من قبلاً اطلاعاتی داشتم یا آگاهی در مورد چیزی داشتم که در حال حاضر یا در گذشته درست بوده است.