معنی فارسی ice quakes
B1زمین لرزههای یخی، پدیدهای طبیعی است که هنگام شکستن و ترک خوردن یخهای بزرگ رخ میدهد.
Natural phenomena occurring when large ice formations break or crack.
- NOUN
example
معنی(example):
زمین لرزههای یخی زمانی اتفاق میافتند که ساختارهای بزرگ یخ شکسته شوند.
مثال:
Ice quakes happen when large ice formations crack.
معنی(example):
دانشمندان زمین لرزههای یخی را برای درک حرکات یخچالی بررسی میکنند.
مثال:
Scientists study ice quakes to understand glacial movements.
معنی فارسی کلمه ice quakes
:
زمین لرزههای یخی، پدیدهای طبیعی است که هنگام شکستن و ترک خوردن یخهای بزرگ رخ میدهد.