معنی فارسی ice-fish
B1ماهیهایی که به زندگی در محیطهای بسیار سرد و یخزده سازگار هستند.
Fish that are adapted to living in very cold and icy environments.
- NOUN
example
معنی(example):
ماهی یخ به راحتی در آبهای یخزده سر میخورد.
مثال:
The ice-fish glided effortlessly through the icy water.
معنی(example):
ماهی یخ میتواند در دماهای بسیار پایین زنده بماند.
مثال:
Ice-fish can survive in extremely low temperatures.
معنی فارسی کلمه ice-fish
:
ماهیهایی که به زندگی در محیطهای بسیار سرد و یخزده سازگار هستند.