معنی فارسی icefields
B1مناطق وسیعی که شامل یخزمینها هستند و معمولاً در نواحی قطبی وجود دارند.
Extensive areas that include icefields, typically found in polar regions.
- noun
noun
معنی(noun):
A network of interconnected glaciers or ice streams having a common source
معنی(noun):
A large expanse of floating ice (several miles long)
example
معنی(example):
میدانهای یخ خانه بسیاری از گونههای منحصر به فرد بودند.
مثال:
The icefields were home to many unique species.
معنی(example):
ذوب شدن میدانهای یخ تهدیدی برای حیات وحش به شمار میآید.
مثال:
Melting icefields pose a threat to wildlife.
معنی فارسی کلمه icefields
:
مناطق وسیعی که شامل یخزمینها هستند و معمولاً در نواحی قطبی وجود دارند.