معنی فارسی icespar

B1

به معنای تمرین یا دوجنگ در شرایط یخی، به ویژه در ورزش‌های رزمی.

To spar on ice, often used in the context of martial arts or ice combat sports.

example
معنی(example):

ما باید برای آماده‌سازی برای مسابقه با هم تمرین کنیم.

مثال:

We need to icespar to prepare for the tournament.

معنی(example):

من آنها را در پیست یخ دیدم که با هم تمرین می‌کردند.

مثال:

I saw them icespar each other at the ice rink.

معنی فارسی کلمه icespar

: معنی icespar به فارسی

به معنای تمرین یا دوجنگ در شرایط یخی، به ویژه در ورزش‌های رزمی.