معنی فارسی icework
B1کار کردن با یخ، شامل خلق آثار هنری یا فنی با یخ است.
Artistic or technical work involving ice.
- NOUN
example
معنی(example):
کار هنری یخی هنرمند واقعاً قابلتوجه بود.
مثال:
The icework of the artist was truly impressive.
معنی(example):
کار با یخ نیاز به مهارت و خلاقیت دارد.
مثال:
Icework requires skill and creativity.
معنی فارسی کلمه icework
:
کار کردن با یخ، شامل خلق آثار هنری یا فنی با یخ است.