معنی فارسی iconoclastically

C1

به شیوه‌ای که با معانی و باورهای سنتی مخالفت کند و آنها را به چالش بکشد.

In a manner that critiques or rejects traditional beliefs or norms.

example
معنی(example):

او به طور نمادشکنانه صحبت کرد و اعتقادات سنتی را به چالش کشید.

مثال:

He spoke iconoclastically, challenging traditional beliefs.

معنی(example):

این هنرمند ایده‌هایش را به طور نمادشکنانه در برابر وضعیت موجود به تصویر می‌کشد.

مثال:

The artist represents her ideas iconoclastically against the status quo.

معنی فارسی کلمه iconoclastically

: معنی iconoclastically به فارسی

به شیوه‌ای که با معانی و باورهای سنتی مخالفت کند و آنها را به چالش بکشد.