معنی فارسی ictic
B2ایکتیک، مربوط به حملات یا نشانههای صرع و موارد ناگهانی در این اختلالات.
Relating to or characterized by seizures or convulsions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرحله ictic صرع شامل علائم خاصی است.
مثال:
The ictic phase of epilepsy involves specific symptoms.
معنی(example):
در طول واقعه ictic، بیمار لرزشهای شدیدی را تجربه میکند.
مثال:
During the ictic event, the patient experiences intense tremors.
معنی فارسی کلمه ictic
:
ایکتیک، مربوط به حملات یا نشانههای صرع و موارد ناگهانی در این اختلالات.