معنی فارسی identific
B1عناصر یا فاکتورهایی که به شناسایی چیزی کمک میکنند.
Related to identification or the process of identifying.
- OTHER
example
معنی(example):
عناصر شناسایی نظریه به وضوح بیان شد.
مثال:
The identific elements of the theory were stated clearly.
معنی(example):
عوامل شناسایی برای این مطالعه حیاتی بودند.
مثال:
The identific factors were crucial to the study.
معنی فارسی کلمه identific
:
عناصر یا فاکتورهایی که به شناسایی چیزی کمک میکنند.