معنی فارسی iding

B1

iding به عمل شناسایی و مشخص کردن موارد یا پروژه‌ها اشاره دارد.

The continuous action of identifying or labeling items.

example
معنی(example):

Iding پروژه‌های شما برای پیگیری ضروری است.

مثال:

Iding your projects is essential for tracking.

معنی(example):

او در حال iding تمام کارها برای مدیریت بهتر است.

مثال:

She is iding all the tasks for better management.

معنی فارسی کلمه iding

: معنی iding به فارسی

iding به عمل شناسایی و مشخص کردن موارد یا پروژه‌ها اشاره دارد.