معنی فارسی idleby

B1

حالت بی‌حرکت و بی‌کار، وقتی شخص به وضعیت فعلی بی‌توجه است.

Remaining inactive, usually in a passive manner.

example
معنی(example):

او در حالت خمودی نشسته بود و به گذر زمان نگاه می‌کرد.

مثال:

He was sitting idleby, watching the world go by.

معنی(example):

خوب نیست که در حالت خمودی باشید در حالی که دیگران سخت کار می‌کنند.

مثال:

It’s not good to be idleby while others are working hard.

معنی فارسی کلمه idleby

: معنی idleby به فارسی

حالت بی‌حرکت و بی‌کار، وقتی شخص به وضعیت فعلی بی‌توجه است.